موکب رسانه‌ای امام رضا(ع)

کتاب «روحانی‌راد» روایتی مستند از زندگی دکتر «شیرین روحانی‌راد» اولین شهید زن مدافع سلامت است که در شهرستان پاکدشت در سال ۱۴۰۰ به شهادت رسید.

زندگی‌نامه نخستین شهید زن مدافع سلامت منتشر شد

کتاب «روحانی‌راد؛ روایتی مستند از زندگی شهیده مدافع سلامت دکتر شیرین روحانی‌راد» است. شیرین روحانی‌راد شبانه‌روز در بیمارستان ماند تا بتواند کمبود پزشکان را جبران کند، ضعف و خستگی ایمنی بدنش را تهدید و مبارزه با ویروس کرونا را برای وی سخت‌تر کرد تا اینکه به دلیل شدت بیماری دستور بستری شدن خود را صادر و ۱۰ روز در همان بیمارستانی که کار می‌کرد، بستری شد.

کرونا ریه‌هایش را به شدت درگیر کرده بود و به دلیل وخامت حالش به بیمارستان مسیح دانشوری منتقل شد؛ در آنجا بیماری بر وی غلبه کرد و در ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ به فیض شهادت نائل آمد و در جوار شهدای انقلاب، دفاع مقدس و دفاع از حرم در گلستان شهدای ۱۰ امامِ شهرستان پاکدشت به خاک سپرده شد.

مادامی که شیرین به کرونا مبتلا و در بیمارستان بستری بود برای اینکه خانواده نگران نشوند به آن‌ها گفته بود «به دلیل کمبود پزشک باید شبانه‌روز در بیمارستان بمانم.»، هر روز صبح نیز با خانواده خود تماس می گرفت تا خیال آن‌ها راحت شود که او سلامت است، شب‌ها هم به پدر و مادرش یادآوری می‌کرد که قرص‌های فشار خون خود را مصرف کنند.

روحانی‌راد اولین شهیده مدافع سلامت شهرستان پاکدشت در سال ۱۴۰۰ است وی علاوه بر اینکه در خط مقدم مقابله با این بیماری در اورژانس بیمارستان شهدای پاکدشت مشغول به خدمت بود با مرکز بهداشت شریف‌آباد و درمانگاه شهید اشرفی اصفهانی این شهرستان نیز همکاری می‌کرد.

قسمتی از متن کتاب

چمدان سنگین را که تحویل بخش باربری فرودگاه می‌داد، صدای همکارش که به تازگی با او آشنا شده بود، در گوشش پیچید:

-خانوم دکتر خیلی سنگیه، اجازه بدین کمک کنم.

-متشکرم آقای دکتر اختران. متاسفانه هرچه کردم سبک نشد.

دکتر صابر اختران با اولین برخوردش متوجه حجب و حیای بی‌نظیر خانم دکتر روحانی شد. او را کاملاً متناسب با تعاریفی که شنیده بود، دید. چمدان را از دست شیرین گرفت و تحویل مسئول مربوطه داد:

-تعارف نکنین. هرجا نیاز به کمک داشتین بفرمایین. باعث افتخار منه همراهی با پزشک حاذقی چون شما.

شیرین سرش را به نشانۀ احترام و تشکر پایین آورد:

-نفرمایین آقای دکتر، شما جوان‌تر و به‌روزتر هستین مسلماً این سفرها هم تجربۀ کاری‌تون را بالاتر خواهد برد.

شیرین هرزمان در جمع دوستان پزشک جوان قرار می‌گرفت سعی در بالا بردن اعتمادبه‌نفس و عزت نفس‌شان می‌کرد تا ادامه دهندۀ خوبی برای راه پرفراز و نشیب درمان باشند. با این‌که می‌دانست در تیم‌های اعزامی بیشتر از افراد جوان و کم‌تجربه دعوت می‌شد اما هیچ برتری‌جویی در خود احساس نمی‌کرد.

کارت پرواز را دریافت کردند. رفتند سمت گیت پرواز. سکوتی نسبتاً طولانی بین‌شان حاکم شد. دکتر اختران پرسید:

-خانم دکتر خیلی ساکتین!

شیرین خیره شد به محوطۀ وسیع فرودگاه که از پشت شیشه‌های سالن پیدا بود:

-نمی‌دونم چی بگم. یه حس خوبی دارم. یه حس خاص و جدید که دوست ندارم با هیچ چیز دیگه‌ای تو دنیا عوضش کنم.

همکارش لحظه‌ای سکوت کرد. شخصیت دکتر روحانی در نظرش برجسته‌تر شد. با هر کلام او بیشتر به روحیات انسان‌دوستانه‌اش در قالب حجب و حیا پی می‌برد:« چه بیان زیبا و بلیغی.»

هواپیما که از زمین بلند شد، شیرین از پنجرۀ هواپیما به سمت پایین خیره شد. هرچه ارتفاع بیشتر می‌شد، ساختمان‌ها کوچک و کوچک‌تر می‌شدند. از آن بالا هیچ نشانی از آدمی دیده نمی‌شد، از کم و زیادشان، از ادّعای‌شان و ... نگاهش را از زمین گرفت و دوخت به گسترۀ آسمانی که انتها نداشت و سخاوتمندانه کون و مکان را در آغوش پرمهرش جای داده بود.

اعضای تیم پزشکی حلال‌احمر در هتل درمانگاه نجف مستقر شدند. در این مدت کوتاه دکتر روحانی توانسته بود کادر درمان را از جهت توانمندی‌ها و تخصص‌شان بشناسد. (صفحه ۱۳۴ و ۱۳۵)

کتاب «روحانی‌راد؛ روایتی مستند از زندگی شهیده مدافع سلامت دکتر شیرین روحانی‌راد» نوشته معصومه حسینی به همت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تهران و سپاه حضرت سیدالشهدا(ع) از سوی انتشارات دهم در ۲۵۸ صفحه همراه اسناد و عکس، در قطع رقعی با کاغذ کاهی، شمارگان هزار نسخه به چاپ رسیده است.

منبع: خبرگزاری ایرنا

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.